حزقيال

فصل : 1 2 3 4 5 6 7 8 9 10 11 12 13 14 15 16 17 18 19 20 21 22 23 24 25 26 27 28 29 30 31 32 33 34 35 36 37 38 39 40 41 42 43 44 45 46 47 48


فصل   43

1  و مرا نزد دروازه‌ آورد، یعنی‌ به دروازه‌ای‌ كه‌ به‌ سمت‌ مشرق‌ متوجّه‌ بود.
2  واینك‌ جلال‌ خدای‌ اسرائیل‌ از طرف‌ مشرق‌ آمد و آواز او مثل‌ صدای‌ آبهای‌ بسیار بودو زمین‌ از جلال‌ او منوّر گردید.
3  و مثل‌ منظر آن‌ رؤیایی‌ بود كه‌ دیده‌ بودم‌ یعنی‌ مثل‌ آن‌ رؤیا كه‌ در وقت‌ آمدن‌ من‌، برای‌ تخریب‌ شهر دیده‌ بودم‌ و رؤیاها مثل‌ آن‌ رؤیا بود كه‌ نزد نهر خابُور مشاهده‌ نموده‌ بودم‌. پس‌ به‌ روی‌ خود در افتادم‌.
4  پس‌ جلال‌ خداوند از راه‌ دروازه‌ای‌ كه‌ رویش‌ به‌ سمت‌ مشرق‌ بود به‌ خانه‌ درآمد.
5  و روحْ مرا برداشته‌، به‌ صحن‌ اندرونی‌ آورد و اینك‌ جلال‌ خداوند خانه‌ را مملّو ساخت‌.
6  و هاتفی‌ را شنیدم‌ كه‌ از میان‌ خانه‌ به‌ من‌ تكلّم‌ می‌نماید و مردی‌ پهلوی‌ من‌ ایستاده‌ بود.
7  و مرا گفت‌: «ای‌ پسر انسان‌ این‌ است‌ مكان‌ كرسی‌ من‌ و مكان‌ كف‌ پایهایم‌ كه‌ در آن‌ در میان‌ بنی‌اسرائیل‌ تا به‌ ابد ساكن‌ خواهم‌ شد و خاندان‌ اسرائیل‌ هم‌ خود ایشان‌ و هم‌ پادشاهان‌ ایشان‌ بار دیگر به‌ زناها و لاشهای‌ پادشاهان‌ خود در مكان‌های‌ بلند خویش‌ نام‌ قدّوس‌ مرا بی‌حرمت‌ نخواهند ساخت‌.
8  از اینكه‌ آستانه‌های‌ خود را نزد آستانه‌ من‌ و باهوهای‌ خویش‌ را به‌ پهلوی‌ باهوهای‌ من‌ برپا كرده‌اند و در میان‌ من‌ و ایشان‌ فقط‌ دیواری‌ است‌، پس‌ اسم‌ قدّوس‌ مرا به‌ رجاسات‌ خویش‌ كه‌ آنها را بعمل‌ آورده‌اند بی‌حرمت‌ ساخته‌اند، لهذا من‌ در خشم‌ خود ایشان‌ را تلف‌ نموده‌ام‌.
9  حال‌ زناهای‌ خود و لاشهای‌ پادشاهان‌ خویش‌ را از من‌ دور بنمایند و من‌ در میان‌ ایشان‌ تا به‌ ابد سكونت‌ خواهم‌ نمود.
10  و تو ای‌ پسر انسان‌ خاندان‌ اسرائیل‌ را از این‌ خانه‌ مطلّع‌ ساز تا از گناهان‌ خود خجل‌ شوند و ایشان‌ نمونه‌ آن‌ را بپیمایند.
11  و اگر از هر چه‌ بعمل‌ آورده‌اند خجل‌ شوند، آنگاه‌ صورت‌ خانه‌ را و نمونه‌ و مخرجها و مدخلها وتمامی‌ شكلها و همه‌ فرایض‌ و جمیع‌ صورتها و تمامی‌ قانونهایش‌ را برای‌ ایشان‌ اعلام‌ نما و به‌ نظر ایشان‌ بنویس‌ تا تمامی‌ صورتش‌ و همه‌ فرایضش‌ را نگاه‌ داشته‌، به‌ آنها عمل‌ نمایند.
12  و قانون‌ خانه‌ این‌ است‌ كه‌ تمامی‌ حدودش‌ بر سر كوه‌ از همه‌ اطرافش‌ قدس‌ اقداس‌ باشد. اینك‌ قانون‌ خانه‌ همین‌ است‌.»
13  و پیمایشهای‌ مذبح‌ به‌ ذراعها كه‌ هر ذراع‌ یك‌ ذراع‌ و یك‌ قبضه‌ باشد این‌ است‌. سینه‌اش‌ یك‌ ذراع‌ و عرضش‌ یك‌ ذراع‌ و حاشیه‌ای‌ كه‌ گرداگرد لبش‌ می‌باشد یك‌ وجب‌ و این‌ پشت‌ مذبح‌ می‌باشد.
14  و از سینه‌ روی‌ زمین‌ تا خروج‌ پایینی‌ دو ذراع‌ و عرضش‌ یك‌ ذراع‌ و از خروج‌ كوچك‌ تا خروج‌ بزرگ‌ چهار ذراع‌ و عرضش‌ یك‌ ذراع‌.
15  و آتش‌دانش‌ چهار ذراع‌ و از آتش‌ دان‌ چهار شاخ‌ برآمده‌ بود.
16  و طول‌ آتش‌دان‌ دوازده‌ و عرضش‌ دوازده‌ و از هر چهار طرف‌ مربّع‌ بود.
17  و طول‌ خروج‌ چهارده‌ و عرضش‌ چهارده‌ بر چهار طرفش‌ بود و حاشیه‌ای‌ كه‌ گرداگردش‌ بود نیم‌ ذراع‌ و دایره‌ سینه‌اش‌ یك‌ ذراع‌ و پلهّهایش‌ به‌ سمت‌ مشرق‌ متوجّه‌ بود.
18  و او مرا گفت‌: «ای‌ پسر انسان‌ خداوند یهوه‌ چنین‌ می‌فرماید: این‌ است‌ قانون‌های‌ مذبح‌ در روزی‌ كه‌ آن‌ را بسازند تا قربانی‌های‌ سوختی‌ بر آن‌ بگذرانند و خون‌ بر آن‌ بپاشند.
19  و خداوند یهوه‌ می‌فرماید كه‌ به‌ لاویان‌ كَهَنَه‌ كه‌ از ذریت‌ صادوق‌ می‌باشند و به‌ جهت‌ خدمت‌ من‌ به‌ من‌ نزدیك‌ می‌آیند یك‌ گوساله‌ به‌ جهت‌ قربانی‌ گناه‌بده‌.
20  و از خونش‌ گرفته‌، بر چهار شاخش‌ و بر چهار گوشه‌ خروج‌ و بر حاشیه‌ای‌ كه‌ گرداگردش‌ است‌ بپاش‌ و آن‌ را طاهر ساخته‌، برایش‌ كفّاره‌ كن‌.
21  گوساله‌ قربانی‌ گناه‌ را بگیر و آن‌ را در مكان‌ معین‌ خانه‌ بیرون‌ از مَقْدَس‌ بسوزانند.
22  و در روز دوّم‌ بز نر بی‌ عیبی‌ برای‌ قربانی‌ گناه‌ بگذران‌ تا مذبح‌ را به‌ آن‌ طاهر سازند چنانكه‌ آن‌ را به‌ گوساله‌ طاهر ساختند.
23  و چون‌ از طاهر ساختن‌ آن‌ فارغ‌ شدی‌ گوساله‌ بی‌عیب‌ و قوچی‌ بی‌عیب‌ از گله‌ بگذران.
24  تو آن‌ را به‌ حضور خداوند نزدیك‌ بیاور و كاهنان‌ نمك‌ بر آنها پاشیده‌، آنها را به‌ جهت‌ قربانی‌ سوختنی‌ برای‌ خداوند بگذرانند.
25  هر روز از هفت‌ روز تو بز نری‌ برای‌ قربانی‌ گناه‌ بگذران‌ و ایشان‌ گوساله‌ای‌ و قوچی‌ از گله‌ هر دو بی‌عیب‌ بگذرانند.
26  هفت‌ روز ایشان‌ كفّاره‌ برای‌ مذبح‌ نموده‌، آن‌ را طاهر سازند و تخصیص‌ كنند.
27  و چون‌ این‌ روزها را به‌ اتمام‌ رسانیدند، پس‌ در روز هشتم‌ و بعد از آن‌ كاهنان‌ قربانی‌های‌ سوختنی‌ و ذبایح‌ سلامتی‌ شما را بر مذبح‌ بگذرانند و من‌ شما را قبول‌ خواهم‌ كرد. قول‌ خداوند یهوه‌ این‌ است‌.»