هوزيا

فصل : 1 2 3 4 5 6 7 8 9 10 11 12 13 14


فصل   12

1  افرایم‌ باد را می‌خورد و باد شرقی‌ را تعاقب‌ می‌كند. تمامی‌ روز دروغ‌ و خرابی‌ را می‌افزاید و ایشان‌ با آشور عهد می‌بندند و روغن‌ (به‌ جهت‌ هدیه‌) به‌ مصر برده‌ می‌شود.
2  خداوند را با یهودا مخاصمه‌ای‌ است‌ و یعقوب‌ را برحسب‌ راههایش‌ عقوبت‌ رسانیده‌، بر وفق‌ اعمالش‌ او را جزا خواهد داد.
3  او پاشنه‌ برادر خود را در رَحِمْ گرفت‌ و در حین‌ قوّتش‌ با خدا مجاهده‌ نمود.
4  با فرشته‌ مجاهده‌ نموده‌، غالب‌ آمد. گریـان‌ شده‌، نزد وی‌ تضرّع‌ نمود. در بیت‌ئیل‌ او را یافت‌ و در آنجـا با ما تكلّم‌ نمود.
5  اما خداوند ، خـدای‌ لشكرهاسـت‌ و یادگـاری‌ او یهوه‌ است‌.
6  اما تو بسوی‌ خدای‌ خـود بازگشت‌ نمـا و رحمـت‌ و راستـی‌ را نگاه‌ داشتـه‌، دائمـاً منتظـر خـدای‌ خـود باش‌.
7  او سـوداگری‌ است‌ كه‌ میـزان‌ فریب‌ در دست‌ او می‌باشـد و ظلـم‌ را دوست‌ می‌دارد.
8  و افرایـم‌ می‌گویـد: «بـه‌ درستی‌ كه‌ دولتمند شده‌ام‌ و توانگـری‌ را برای‌ خود تحصیل‌ نمـوده‌ام‌ و در تمامـی‌ كسب‌ مـن‌ بی‌انصافـی‌ای‌ كه‌ گنـاه‌ باشـد، در مـن‌ نخواهنـد یافت‌.»
9  اما من‌ از زمین‌ مصر (تا حال‌) یهوه‌ خدای‌ تو هستم‌ و تو را بار دیگر مثل‌ ایام‌ مواسم‌ در خیمه‌ها ساكن‌ خواهم‌ گردانید.
10  به‌ انبیا نیـز تكلـم‌ نمـودم‌ و رؤیاهـا افـزودم‌ و بواسطـه‌ انبیا مَثَلْهـا زدم‌.
11  به‌ درستـی‌ كه‌ ایشـان‌ در جلعاد محض‌ گناه‌ و بطالت‌ گردیدند و در جلجال‌ گاوها قربانی‌ كردند. و مذبح‌های‌ ایشان‌ نیز مثل‌ توده‌های‌ سنگ‌ در شیارهای‌ زمین‌ می‌باشد.
12  و یعقوب‌ به‌ زمین‌ اَرام‌ فرار كرد و اسرائیل‌ به‌ جهت‌ زن‌ خدمت‌ نمود و برای‌ زن‌ شبانی‌ كرد.
13  و خداوند اسرائیل‌ را بواسطه‌ نبی‌ از مصر برآورد و او به‌ دست‌ نبی‌ محفوظ‌ گردید.
14  افرایم‌ خشم‌ بسیار تلخی‌ به‌ هیجان‌ آورد، پس‌ خداوندش‌ خون‌ او را بر سرش‌ واگذاشت‌ و عار او را بر وی‌ رد نمود.